خیفق. [ خ َ ف َ ] ( ع ص ، اِ ) بیابان فراخ. || اسبان و شتر مادگان و شترمرغان نیک تیزرو. || زن که بغلهای رانش دراز و استخوانهای وی باریک باشد و گام دور دور نهد. || سختی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). خیفق. [ خ َ ف َ ] ( اِخ ) نام اسبی است. ( منتهی الارب ).