خیص
لغت نامه دهخدا
خیص. ( ع اِ ) ج ِ اخیص و خیصاء. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
خیص. [ خ َ ی َ ] ( ع اِ ) خردی یک چشم و کلانی چشم دیگر. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید