خیس عرق شدن

مترادف ها

water (فعل)
خیساندن، خیس عرق شدن، خیس کردن، اب دادن

sweat (فعل)
خیس عرق شدن، عرق کردن، مشقت کشیدن

bathe in sweat (فعل)
خیس عرق شدن

perspire (فعل)
دفع کردن، خیس عرق شدن، عرق ریختن، عرق کردن

stream with perspiration (فعل)
خیس عرق شدن

sweat like pig (فعل)
خیس عرق شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس