خیزرانی. [ خ َ زُ / زَ ] ( ص نسبی ) منسوب بخیزران. ( از انساب سمعانی ) : و آن جسم لطیف خیزرانی درخورد شکنجه نیست دانی.نظامی.نی گشته قضیب خیزرانیش خیری شده رنگ ارغوانیش.نظامی.