خیزاب

/xizAb/

مترادف خیزاب: آب کوهه، کوهه آب، موج

معنی انگلیسی:
ground swell, surf, swell, wave, billow

لغت نامه دهخدا

( خیزآب ) خیزآب. ( اِخ ) دهی است از دهستان حمزه نو بخش خمین شهرستان محلات. واقع در 17 هزارگزی شمال خمین و دارای 205 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و پنبه و چغندرقند و انگور، شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و راه مالرو است ولی از طریق میشی جان می توان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
خیزاب. ( اِ مرکب ) کوهه. موجه آب. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان قاطع ). موج آب که از کناره هابگذرد وآنرا کوهه نیز گویند. ( انجمن آرای ناصری ).

فرهنگ فارسی

خیز آب، موج، کوهه آب
( اسم ) موج کوه. آب .
( خیز آب ) دهی است از دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات . واقع در ۱۷ هزار گزی شمال خمین و دارای ۲٠۵ تن سکنه .

فرهنگ معین

(اِمر. ) موج ، کوهة آب .

فرهنگ عمید

موج آب.

دانشنامه عمومی

خیزآب. خیزاب یا خیزآب ( به انگلیسی: Storm Surge ) عبارتست از بالا آمدن سطح دریا ناشی از کاهش فشار هوا و وزش توفان. به طور کلی، نوسانات سطح آب دریاها ناشی از اثر پدیده های هواشناسی، مانند تغییرات فشار هوا در اثر گذر توده های هوای کم یا پرفشار و نیز عبور یک میدان باد می باشد. معمولاً، واژه خیزآب هنگامی بکار می رود که افزایش غیرطبیعی تراز آب دریا ناشی از گذر یک توفان سهمگین، رخ داده باشد و باعث آب گرفتگی ساحل گردد.
عکس خیزآبعکس خیزآب

خیزاب (خمین). خیزآب ( خمین ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خمین در استان مرکزی ایران است.
این روستا در دهستان حمزه لو قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۶ نفر ( ۳۵خانوار ) بوده است.
]
عکس خیزاب (خمین)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

wave (اسم)
موج، خیزاب، خیز، فر موی سر

billow (اسم)
موج، موج دریا، موج بزرگ اب، خیزاب، موج بلند، خیز

فارسی به عربی

موجة

پیشنهاد کاربران

برابر پارسی واژه تازی موج
خیزاب
Xizab
موج
سونامی
خیزاب:
1 - مخفف خیزابه:موج های آب
به علت فراوانی آب و به این دلیل که همه جا آب موج میزند نام این روستا را خیزاب گذاشتن
2 - مغلوب آبخیز:
جایی که از همه جای آن آب می خیزد

بپرس