خیریه
/xeyriyye/
برابر پارسی: نیکویی، رستگاری
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
نیکو خوب
فرهنگ معین
مترادف ها
خیریه، سامری
خیراندیش، نیکخواه، خوشدل، کریم، خیریه، پاک بین
مهربان، خوشدل، خیریه، سخی، سخاوتمند، دستگیر
خیریه، بشر دوست، نوع پرست
خیریه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
محل یا مکانی که در آنجا کارهای عام المنفعه انجام میشود
تلفظ با فتحه و داشتن تشدید و در اخر سخت و به نظر من اشتباه است خ صامت مصوت فتحه یا کسره و ی ساکن بعد ( ی کدام مصوت به حرف ساکن ر میرسد ) میشه التقا دو حرف ساکن وسط کلمه بخش آخر حرف ی صامت مصوت ه
در حالی که به نظر من باید خ مصوت فتحه حرف صامت ی بخش دوم ر مصوت ای و بخش سوم حرف صامت ی مصوت ه
... [مشاهده متن کامل]
پس املا آن خیرییه صحیح است
وانگهی در زبان فارسی التقا ساکنین جایز است اما در عربی جایز نیست و نون ساکن کسره میگیرد که نون وقایع نامیده میشود پس این کلمه اگر ریشه عربی داشته در فرهنگ فارسی زبانان هم تلفظ میشده
در حالی که به نظر من باید خ مصوت فتحه حرف صامت ی بخش دوم ر مصوت ای و بخش سوم حرف صامت ی مصوت ه
... [مشاهده متن کامل]
پس املا آن خیرییه صحیح است
وانگهی در زبان فارسی التقا ساکنین جایز است اما در عربی جایز نیست و نون ساکن کسره میگیرد که نون وقایع نامیده میشود پس این کلمه اگر ریشه عربی داشته در فرهنگ فارسی زبانان هم تلفظ میشده
نیکوکاری
رجوع شود به [dehkhodaworddetail - 234af960c14a4f53a52aa61f18b397a7 - fa. html خیریة]