خیره زبان. [ رَ / رِ زَ ] ( ص مرکب ) خوش زبان. بامحبت : و آن خیره زبان رحمت انگیز بخشایش کرد و گفت برخیز.
نظامی.
فرهنگ فارسی
خوش زبان با محبت
پیشنهاد کاربران
خیره زبان:بیهوده گوی ( ( آمد از آنجا که قضا ساز کرد خیره زبانی سخن آغاز کرد کاین چه زبونی و چه افکندگیست کاه و گل این پیشه خر بندگیست ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 326 . )