خیره درای

لغت نامه دهخدا

خیره درای. [ رَ / رِ دَ ] ( نف مرکب ) هرزه درای. بی عقل. ( آنندراج ). بیهوده گوی ، یاوه گوی. گزافه گوی. گزافه درای : تا چه گنه کردم که روزگارم بعقوبت آن در سلک صحبت چنین ابلهی خودرای ناجنس خیره درای... مبتلی گردانیده است. ( گلستان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس