خیتال

لغت نامه دهخدا

خیتال. ( اِ ) دروغ. ( ناظم الاطباء ). سخنان بی فروغ. ( آنندراج ) ( برهان قاطع ). || خوش طبعی. مزاح. مطایبه. || عادت. طبیعت. مزاج. ( ناظم الاطباء ) ( برهان قاطع ) :
ز جغد و بوم بدیدار شوم تر صد بار
ولی بطعمه و خیتال جخج گوی همای.
سوزنی.

فرهنگ فارسی

سخنان بی فروغ یا خوش طبعی

پیشنهاد کاربران

بپرس