خیال پرستی


مترادف خیال پرستی: خیال بافی، خیال بندی، اوهام پرستی، شاعری

لغت نامه دهخدا

خیال پرستی. [ خ َ/ خیا پ َ رَ ] ( حامص مرکب ) پرستش خیال. عشق بخیال. عمل خیال پرست. خیال نگری. عشق به توهمات و پندارها.

فرهنگ فارسی

عمل و حالت خیال پرست

مترادف ها

castle building (اسم)
خیال بافی، خیال باطل، خیال اندیشی، خیال واهی، خیال خام، خیال پرستی

daydreaming (اسم)
خیال بافی، خیال پرستی

wool-gathering (اسم)
خیال بافی، خیال پرستی، حواس پرت بودن

stargazing (اسم)
خیال پرستی

dreaminess (اسم)
خیال پرستی

stardust (اسم)
خیال پرستی، حالت تخیلی

confabulation (اسم)
خیال پرستی، درد دل، صحبت

romanticism (اسم)
خیال پرستی، مکتب هنری رومانتیک

utopia (اسم)
خیال پرستی، مدینه فاضله، دولت یا کشور کامل و ایده الی

utopianism (اسم)
خیال پرستی

فارسی به عربی

انطواء ذاتی

پیشنهاد کاربران

بپرس