خیال پرست

/xiyAlparast/

مترادف خیال پرست: خیالاتی، خیال اندیش، خیالباف، خیال بند، خیال ساز، موهوم پرست، دل باخته، عاشق، شاعر

متضاد خیال پرست: حقیقت گرا، واقع گرا

معنی انگلیسی:
utopian, quixotic

لغت نامه دهخدا

خیال پرست. [ خ َ / خیا پ َ رَ ] ( نف مرکب ) آنکه عاشق خیال خود است. آنکه سر در راه خیال دارد :
دیده مردم خیال پرست
ازفریب خیال بازی رست.
نظامی.
|| شاعر. || عاشق. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - خیال باف . ۲ - شاعر . ۳ - عاشق .

مترادف ها

poet (اسم)
شاعر، سراینده، خیال پرور، خیال پرست، سخنور، چکامه سرا

fancier (اسم)
خیال اندیش، خیال باف، خیال پرور، خیال پرست، خیال باز

daydreamer (اسم)
خیال اندیش، خیال باف، خیال پرور، خیال پرست

romantic (اسم)
خیال پرور، خیال پرست

utopian (اسم)
خیال پرور، خیال پرست

romanticist (اسم)
خیال پرور، خیال پرست، هنرمند رومانتیک

پیشنهاد کاربران

مردم خیال پرست : شاعران و نویسندگان ، هنرمندان ، کسانی که خیال اندیش هستند .
دیده مردم خیال پرست
از فریب خیال بازی رست
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 548 )

بپرس