خیال واهی


معنی انگلیسی:
pipe dream, bubble, chimera, delusion, reverie, wishful thinking

لغت نامه دهخدا

خیال واهی. [ خ َ / خیا ل ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنجرود. تصور بیجا. ( ناظم الاطباء ). تصور باطل. تصور بی فایده. تصور بیهوده. گمان بیهوده.

فرهنگ فارسی

خنجرود تصور بیجا

مترادف ها

illusion (اسم)
غلط، خیال، گول، خیال باطل، خیال واهی، خیال خام، حیله، وهم

castle building (اسم)
خیال بافی، خیال باطل، خیال اندیشی، خیال واهی، خیال خام، خیال پرستی

chimera (اسم)
خیال واهی

فارسی به عربی

وهم

پیشنهاد کاربران

He built caslte in the air
او خیال واهی داشت.
You are building castle in the air
تو داری خیال واهی میکنی .
تصوری که واقعی نیست و باطله

بپرس