خیاطیه

لغت نامه دهخدا

( خیاطیة ) خیاطیة. [ خ َی ْ یا طی ی َ ] ( اِخ ) گروهی از معتزلیان و یاران ابوالحسین بن ابی عمروالخیاطاند که قائل بقدرند و معدوم را شی و جوهر و عرض نام نهند و گویند اراده خدایمان قادرست اوست که نه به اکراه امری صادرکند و نه از روی کراهت فعلی از او صادر شود و اراده او در افعال خودش خالقیت اوست مر آن افعال را و اراده اش در افعال بندگانش امریت اوست ، به آن افعال او شنوا و بیناست و معنای شنوائی و بینائی حق جل جلاله آن است که او به متعلق هر دو صفت داناست و اینکه گویند حق تعالی خود و غیر می بیند یعنی بهر دو علم دارد چنانکه در شرح مواقف آمده. ( از کشاف اصطلاحات فنون ).

پیشنهاد کاربران

بپرس