خیاطی

/xayyAti/

مترادف خیاطی: خیاطت، درزیگری، دوزندگی

معنی انگلیسی:
tailoring, sewing

لغت نامه دهخدا

خیاطی. [ خ َی ْ یا ] ( حامص ) دوزندگی. درزیگری || صنعت خیاط. صنعت درزیگری.

فرهنگ فارسی

دوزندگی درزیی خیاطت .

فرهنگ عمید

۱. شغل و عمل خیاط، دوزندگی.
۲. (اسم، صفت نسبی، منسوب به خیاط ) خیاط خانه.

واژه نامه بختیاریکا

بُر و دوز؛ دِرُ و دُوز؛ سیز دشکه

دانشنامه آزاد فارسی

از مهم ترین مشاغل در ایران. منظور از خیاطی طراحی انواع لباس و دوختن آن و در دسترس مشتریان قرار دادن البسۀ آماده به طور کلّی یا جزئی، و باواسطه یا بی واسطه است. دیرینۀ خیاطی را باید با دیرینۀ شکل گیری اندیشۀ پوشش و پوشاک در ذهن بشر یکی دانست، چه، از هنگامی که بشر برای رفع سرما و گرما، یا از روی شرم کوشید اندام خود را بپوشاند، فکر طراحی و دوختن لباس هایی، هرچه زیباتر، به ذهن او خطور کرد. این که در زبان فارسی دو مصدر «دوختن» و «پوشیدن» از مصادر اصلی و غیر ترکیبی اند خود مؤید پیشینۀ دوخت ودوز و به عبارتی خیاطی است. کهن ترین جلوه های خیاطی و دوخت ودوز را در فرهنگ ایرانی می توان در کتیبه های باستانی دید. از این کتیبه ها پیداست که شغل خیاطی دست کم از استقرار آریایی ها در فلات ایران رونق بسیار داشته است. سیر تحولات خیاطی از ظهور اسلام تا کنون، مؤید ترکیب شدن بینش های گوناگون دوخت ودوز عربی و ترکی با بینش های اصیل ایرانی و در نهایت، تقریباً مقارن با دورۀ مشروطیت، غالب شدن بینش های غربی در طراحی و خیاطی است. دست کم از ۵۰ سال پیش به این طرف، خیاطی به صنعتی پول ساز، گسترده و همواره پُررونق بدل شده است. ورود دستگاه های سرعت دهنده و انبوه ساز و گسترش جمعیت تحولی مهم در خیاطی به شمار می رود. با این حال بسیاری از مردم به خرید پارچۀ دلخواه و دوختن البسۀ مورد نیاز خود به دست خیاط جزئی دوز تمایل دارند که نشان از بینش «خیاطی در مقام هنر» دارد.

مترادف ها

dressmaking (اسم)
خیاطی

پیشنهاد کاربران

بپرس