خیاط

/xayyAt/

مترادف خیاط: درزی، دوزنده

برابر پارسی: جامه دوز، درزی، دوزنده

معنی انگلیسی:
tailor, costumier, sewer, seamstress

لغت نامه دهخدا

خیاط. ( ع اِ ) آنچه جامه بدان دوزند. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). رشته. نخ. ( یادداشت بخط مؤلف ). || سوزن. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). مِخیَط، ابره. ( یادداشت مؤلف ).
- سَم الخیاط ؛ چشم سوزن. چشمه سوزن. کون سوزن. ( یادداشت مؤلف ) : حتی یلج الجمل فی سَم الخیاط.( قرآن 40/7 ). از چند مخارم که از سم خیاط و مضم قماط تنگ تر بود بگذشتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). || گذرگاه. || مسلک. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).

خیاط. [ خ َی ْ یا ] ( ع ص ) منسوب است به خیاط. ( سمعانی ). درزی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). دوزنده. سوزنی. ( ترجمان علامه جرجانی ). فزاری. جامه دوز. ( یادداشت مؤلف ) :
تیرش بدیده دوزی خیاط چشم خاقان
تیغش بکفرشویی قصارِ جان قیصر.
خاقانی.
خیاط روزگار ببالای هیچکس
پیراهنی ندوخت که آنرا قبا نکرد.
خاقانی.
تاب خوردم رشته وار اندر کف خیاط صنع
بس گره بر خیط خودبینی و خودرایی زدم.
صائب.

خیاط. [ خ َی ْ یا ] ( اِخ ) دهی است از بخش سلسله شهرستان خرم آباد واقع در 22هزارگزی باختر الشتر و 19 هزارگزی باختر شوسه خرم آباد به کرمانشاه. آب آن از رودخانه خیاط و ساکنان از طایفه کولیونداند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

خیاط. [ خ َی ْ یا ] ( اِخ ) جرجی افندی از ادیبان و شاعران حلب بود.

خیاط. [ خ َی ْ یا ] ( اِخ ) حنا. او یکی از پزشکان عرب بود و کتاب لمعة اختباریة و فنة فی الحمی التیفوئیدیة از اوست. ( از معجم المطبوعات ).

خیاط.[ خ َی ْ یا ] ( اِخ ) حبیب از پزشکان عرب و یکی از اطباء بیمارستان قصرالعینی بود. ( از معجم المطبوعات ).

خیاط. [ خ َی ْ یا ] ( اِخ ) عبدالرحیم بن محمد مکنی به ابوالحسین. از معتزلیان بود. رجوع شود به ص 37، 40، 80، 85، 88، 89، 90، 91، 93 کتاب خاندان نوبختی.

خیاط. [ خ َی ْیا ] ( اِخ ) علی بن محمدبن فارس مکنی به ابوالحسن و متوفی بسال 450 هَ. ق. یکی از قاریهای قرآن بوده و او راست : الجامع فی القراآت الشعر. ( یادداشت مؤلف ).

خیاط. [ خ َی ْ یا ] ( اِخ ) محیی الدین ( 1875 - 1914 م. ) یکی از بزرگان ادب عرب است که در صیدا زاده شد و به بیروت رفت و در مدارس آنجا علم آموخت و از دو شیخ بزرگوار یوسف الامیر و ابراهیم الاحدب درس گرفت و در ادب عرب برتر شد تا از جمله برگزیدگان گشت او را کتابهای عدیده در نظم و در نثر و در موضوعات تاریخی و صرف ونحو و فقه و مسائل دینی است. ( از معجم المطبوعات ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

سوزن که با آن جامه بدوزند، جوالدوز، دوزنده، درزی، درزیگر، کسی که برای مردم لباس بدوزد
( صفت ) آنکه جام. مردم دوزد درزی جامه دوز .
یحیی بن غالب مکنی به ابو علی که بعضی او را اسمعیل ابن محمد گفته اند شاگرد ماشائ الله و یکی از افاضل منجمان است و از اوست : ۱ - کتاب المدخل ۲ - کتاب المعانی ۳- کتاب الموالید ۴- کتاب تحول سنی الموالید ۵ - کتاب المنثور که آنرا از آن یحیی بن خالد نوشته است . ۶ - کتاب قضیب الذهب ۷ - کتاب تحاویل سنی العالم ۸ - کتاب النکت .

فرهنگ معین

(خَ یّ ) [ ع . ] (ص فا. ) درزی ، کسی که لباس می دوزد.
( ~. ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - آنچه بدان جامه دوزند. ۲ - سوزن . ۳ - گذرگاه ، معبر.

فرهنگ عمید

کسی که به دوختن لباس برای مردم می پردازد.

واژه نامه بختیاریکا

دوزا

دانشنامه عمومی

خَیّاط یا دوزنده ( در قدیم: دَرزی ) شخصی است که به وسیله پارچه و چرم لباس های حرفه ای، مردانه و زنانه را ساخته، تعمیرات و یا تغییر می دهد. خیاط در مفهوم مدرن آن به سازندگان لباس، کت و شلوار و شلوار تک و پیراهن مردان و زنان معمولاً از جنس پشم و پارچه کتانی یا ابریشم اشاره دارد.
گرچه این اصطلاح به قرن سیزدهم برمی گردد ، خیاط در اواخر قرن هجدهم حس مدرنیته خود را به خود گرفت و اکنون به سازندگان کت وشلوار مردانه و زنانه ، کت ، شلوار و پوشاک مشابه ، معمولاً از پشم ، کتان یا ابریشم گفته می شود.
خیاط ها سازنده لباس هستند این شغل به گفته کارمندان بسیار سخت است و باید دست، چشم، پا و قلب خود را روی این کار قرار دهید!
• خیاط ها
• پوشاک
• پیشه ها
• پیشه های مد
• دوزندگی
• صنعت پوشاک
• نام خانوادگی شغلی
• همه مقاله های خرد
• مقاله های خرد
عکس خیاط

خیاط (فیلم ۲۰۱۵). خیاط[ ۴] ( انگلیسی: The Dressmaker ) یک فیلم استرالیایی در ژانر کمدی - درام به نویسندگی و کارگردانی جوسلین مورهوس است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. این فیلم بر پایهٔ رمان به همین نام در سال ۲۰۰۰ نوشتهٔ روزالی هام ساخته شده است. [ ۵] [ ۶] [ ۷] [ ۸] [ ۹] کیت وینسلت در نقش اصلی خیاط، در این فیلم نقش زنی اغواگر را ایفا می کند که به شهری کوچک در استرالیا برمی گردد تا از مادر بیمار و ناپایدار خود مراقبت کند. [ ۱۰] این فیلم به بررسی مضامین انتقام جویی و خلاقیت می پردازد و جوسلین مورهوس آن را «نابخشوده کلینت ایستوود با چرخ خیاطی» توصیف کرد. [ ۱۱] [ ۱۲]
این فیلم در جایگاه اول گیشهٔ استرالیا و نیوزلند ظاهر شد و دومین فیلم پرفروش استرالیا در سال ۲۰۱۵ و یازدهمین فیلم پرفروش تمام دوران در گیشهٔ استرالیا شد. [ ۱۳] [ ۱۴] با وجود نقدهای ضد و نقیض به فیلم به دلیل لحن ناهموار آن، نقش آفرینی کیت وینسلت با تحسین منتقدان همراه بود. [ ۱۵] [ ۱۶] خیاط در پنجمین دورهٔ جوایز اکتا نامزد دریافت ۱۳ جایزهٔ شد و درنهایت توانست پنج جایزه را دریافت کند. [ ۱۷] [ ۱۸] [ ۱۹] رابرت آبیل در نقد خود از لس آنجلس تایمز با وجود اینکه فیلم را دوست نداشت، اما از وینسلت بابت کم اهمیت جلوه دادن نقش اغراق آمیز خود تمجید کرد. [ ۲۰] وینسلت برای این نقش آفرینی برندهٔ جایزهٔ اکتای بهرین بازیگر نقش اول زن شد. [ ۲۱]
• کیت وینسلت
دارسی ویلسون
جودی دیویس
لیام همسورث
هوگو ویوینگ
سارا اسنوک
کارولین گودال
ربکا گیبنی
شین جاکوبسون
کری فاکس
بری اتو
عکس خیاط (فیلم ۲۰۱۵)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

درزی

مترادف ها

seamstress (اسم)
خیاط زنانه، خیاط، دوزنده، زن دوزنده، دوخت گر

tailor (اسم)
خیاط

فارسی به عربی

خیاط

پیشنهاد کاربران

خیاط از کلمهtextile cutter بمعنی برش گر منسوجات ساخته شده xدرفارسی خ خوانده میشدتختال کاتر خوانده میشد تختال به خیاط تبدیل شده وکاتر افتاده
درفارسی کاتر درزی خوانده شد که در کردی وبرخی لهجه ها مانده
پوشاکگر
واژه خیاط
معادل ابجد 620
تعداد حروف 4
تلفظ xayyāt
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی]
مختصات ( ~. ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی xayyAt
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژگان مترادف و متضاد
بابیش از دودهه تجربه ، ، پیراهن شلوار
خیاط
خَیط به معنی رشته است و خَیّاط، درزی و دوزنده و پیوند دهنده است. روز 21 آذر ماه و سوم ژوئن، روز جهانی خیاط بر این هنرمندان تن پوش و پیوند دهنده جدایی ها مبارک باد. خَیط رشته ای است که به دست این هنرمندان به پیچ تاب دچار می شود تا پیوندی بیافریند و به زیبایی پوشاننده عیب ها و حفاظ ارزش ها باشد. این هنرمندان عشق الهی در سینه دارند و عاشقانه پیوند می زنند، " خیاط دل و دلبر اگر اوست که اوست / پیوند دهد سینه ی هر دوست به دوست // هجران هم اگر سه چند می فرماید / تابیست بر آن رشته که باریک چو موست ( مظفر جوینی ) ". این مردان خدا هرگز گرفتار دنیا و درکمین بنده غرور نیستند که مقراض نامردمی بر اطلس عمر کسی روا دارند و لباس تنگ بر تن او بپوشانند، " اطلس عمرت به مقراض شهور / برد پاره پاره خیاط غرور ( مولوی ) ". این گونه است که هر خسی را هم شایستگی پرداختن به این حرفه نیست، " چون کند دعوی خیاطی خسی/ افکند در پیش او شه اطلسی ( مولوی ) ".
...
[مشاهده متن کامل]

اگر در این حرفه شریف سوزن در دست بانوان باشد، نه تنها پیوند می دهند که دل هم می برند، " خیاط زنی بدیدم اندر ماکو/ سوزن به دو دستش نخ و ده تا ماکو// گفتم تو دلی که برده ای از ما ، کو / از بیخ عرب شد و بگفتا ماکو ( سیّد رضا محمّدی ) . پس از ساعت ها تلاش، چه دلپذیر است استقبال خانواده و زدودن رنج سوزن و مقراض از دست خسته این هنرمندان شریف، " آسمان را بر زمین دوزد چو چشمانش به در / تا مگر از در درآید خسته خیاط پدر // تا در آغوشش کشد دور از غم مقراض و چرخ / دست رنجورش ببوسد، شهد جان با چشم تر ( مظفر جوینی ) ".
( "جستارهای ادبی مظفر جوینی"، موسسه علمی فرهنگی جهانکده، 21/ 9/ 1401 - روز جهانی خیاط )

خیاط
عزیز محمدی
درزی، دوزنده، جامه دوز
بجای واژه ی از ریشه عربی �خیاط� می توان از واژه هایی پارسی چون �درزی�، �دوزنده� یا �جامه دوز� سود برد. بهترین آن ها از دید من، واژه ی �درزی� است که هم کوتاه تر و هم رساتر است؛ گرچه جاافتادن آن در گویش کنونی پارسی زبان ها شاید با دشواری بیش تری همراه باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/03/blog - post_745. html

جامه دوز، درزی، دوزنده
دوخت و دوز
درزی
هنرکده دوخت دوز
درزیگر - درزگر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس