خویشتن نگاه دا

لغت نامه دهخدا

خویشتن نگاه داشتن. [ خوی / خی ت َ ن ِ ت َ ] ( مص مرکب ) تعفف. عفاف ورزیدن. پرهیزگاری کردن. پرهیزکردن. || خود را بر کنار داشتن. احتراز. احتراس. صیانت. ( لغت ابوالفضل بیهقی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس