خویشتن را پیش کسی داشتن ؛ در اختیار اودر آوردن. مطیع و فرمانبردار او شدن : چون پدر ما [ مسعود ] فرمان یافت و برادر ما را به غزنین آوردند. نامه ای که نبشت و نصیحتی که کرد و خویشتن را که پیش ما داشت و از
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ایشان باز کشید بر آن جمله بود که مشفقان و بخردان و دوستان بحقیقت گویند و نویسند. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 89 ) .