خویس

لغت نامه دهخدا

خویس. [ ] ( اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی مشرقی ده روم به فارس. ( فارس نامه ناصری ).

خویس. [ خ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول ، واقع در 15 هزارگزی جنوب شوش و 6 هزارگزی باختری راه اهواز به دزفول. این دهکده در دشت قرار دارد با آب و هوای مناطق گرمسیری. آب آن از رودخانه دز و محصول آن غلات و برنج و کنجد. شغل اهالی زراعت و راه مالرو و در تابستان می توان اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوش شهرستان دزفول واقع در ۱۵ هزار گزی جنوب شوش و ۶ هزار گزی باختری راه اهواز بدزفول . این دهکده در دشت قرار دارد با آب و هوای مناطق گرمسیری .

پیشنهاد کاربران

خویس/ kh'vis : بخار آب. ( در مثل: بخاری که روز آفتابی از خاک برف نشسته برخیزد. )
مانند: خویس ملایمی از آب می دمید.
کلیدر
محمود دولت آبادی
بخار آب. در مثل: بخاری که روز آفتابی از خاک برف نشسته برخیزد.
/kh'vis/
از واژه نامه ی رمان کلیدر اثر محمود دولت آبادی

بپرس