خویدزار. [ خویدْ / خیدْ ] ( اِ مرکب ) کشت زار. گندم و جوزار نارسیده و سبز : شنیدم که روزی هرمز پدر خسرو بر یکی خویدزار جو بگذشت خوید را آب داده بودند. ( نوروزنامه منسوب به خیام ).
فرهنگ فارسی
کشت زار گندم و جوزار نارسیده و سبز
پیشنهاد کاربران
خویدزار. [ خویدْ / خیدْ ] ( اِ مرکب ) کشت زار. گندم و جوزار نارسیده و سبز : شنیدم که روزی هرمز پدر خسرو بر یکی خویدزار جو بگذشت خوید را آب داده بودند. ( نوروزنامه منسوب به خیام ) .