خوی باز کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ترک عادت کردن. ( یادداشت مؤلف ) : طریق مرد عزلت جوی کن سازاگر مردی ز مردم خوی کن باز.اسرارنامه عطار.عمری که بصد هزار جان ارزانی می باز کند خوی ز ما تا دانی.عطار.