خوک خورد. [ خوَر / خُرْ ] ( ن مف مرکب ) خوک خورده : شود سوی آن بیشه خوک خوردبنام بزرگ و به ننگ و نبرد.فردوسی.|| ( اِ مرکب ) غذای خوک. آنچه خوک خورد. || کنایه از کثیف ترین لقمه و غذا.