خوپله. [ خوَپ ْ / خُپ ْ ل َ / ل ِ ] ( ص ) ابله. نادان. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) : من خوپله در سبلت افکنده بادی چو در ریش خشک از ملاقات شانه.انوری.