خوور

لغت نامه دهخدا

خؤور. [ خ ُ ئو ] ( ع مص ) مصدر دیگر «خور». رجوع به «خور» شود. || ( اِمص ) ضعف. ناتوانی. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).

فرهنگ فارسی

مصدر دیگر [ خور ] یا ضعف ناتوانی

پیشنهاد کاربران

در زبان کردی کرمانشاهی به افتاب تیز میگویند خوور. به هوای افتابی میگویند خو ور. با سپاس

بپرس