خونگار

لغت نامه دهخدا

خونگار. [ خو / خُن ْ ] ( اِ مرکب ) مخفف خوندگار. خواندگار. خوندکار. خندگار. خاوندگار. رجوع به هریک از مترادفات در این لغت نامه شود. || لقب سلاطین عثمانی بزمان صفویه. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

بپرس