خونه
لغت نامه دهخدا
خونه. [ ن ِ ] ( اِ ) چوب اسطوانه ای شکل که خمیر نان را بدان پهن کنند. غلطک. وردنه. ( ناظم الاطباء ).
خونه. [ ] ( اِخ ) شهرکی است خرد [ به آذربادگان ] با نعمت و آبادان و مردم بسیار. ( حدود العالم ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
خُونه حُسین تطوفَهُ الخَونه
. . . مظلوم حُسین است
. . . مظلوم حُسین است
در گویش خراسانی به چم اتاق هم میتواند باشد
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی خونه از ریشه ی واژه ی خانه فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




واژه ی خونه از ریشه ی واژه ی خانه فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




به استناد معنی واژهٔ خانه در تمام لغت نامه فارسی گفته شده �خانه جایی است که در آن آدمی سکنی می کند. �در زبان فارسی میانه این کلمه به صورت خانک یا خانگ به کار می رفته و در زبان قدیمی ایرانی به شکل �hana به معنای جا و محل بوده است که از �n و h�n گرفته شده است
... [مشاهده متن کامل]
خب واژه خونه از ریشه خانه هست
منبع.
براتی، ناصر ( ۱۳۸۲ ) . �بازشناسی مفهوم خانه در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی�. خیال ( ۸ ) : ۲۴–۵۵.
که تمام واژه نامه فارسی خانه فارسی گفته شده
... [مشاهده متن کامل]
خب واژه خونه از ریشه خانه هست
منبع.
براتی، ناصر ( ۱۳۸۲ ) . �بازشناسی مفهوم خانه در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی�. خیال ( ۸ ) : ۲۴–۵۵.
که تمام واژه نامه فارسی خانه فارسی گفته شده
هیچ جا خونه خوده آدم نمیشه!
بهترین جای دنیا "خونه"
بهترین جای دنیا "خونه"
لهجه تهرانی محاوره ای برای واژه "خانه"
همون خانه. Home. . . . .
من عاشقتم نقی نقی پستهای خوب می زاری ممنون
منم خواستم این هارو بگم
house, home, room, point, square
منم خواستم این هارو بگم