ساییدن، خون کسی را بجوش اوردن، بوسیله اصطکاک گرم کردن، اوقات تلخی کردن به، خراشیدن، به هیجان اوردن، سابیدن
اضافه کردن، بدتر کردن، خشمگین کردن، خون کسی را بجوش اوردن
برانگیختن، بدتر کردن، خون کسی را بجوش اوردن، تشدید کردن
خشمگین کردن، خون کسی را بجوش اوردن، غضبناک کردن، خشمناک کردن، ژکیدن
خون کسی را بجوش اوردن
برانگیختن، خون کسی را بجوش اوردن، رنجه داشتن، بوسیله گزنه گزیده شدن، ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن
خون کسی را بجوش اوردن، بهم زدن، رم دادن، حرکت دادن، از خواب بیدار شدن، بهیجان در اوردن