خونسرد

/xunsard/

مترادف خونسرد: بی اعتنا، بی تفاوت ، آرام، بردبار، خوددار، خویشتن دار، مسلط به خود، بی تشویش

متضاد خونسرد: خون گرم

معنی انگلیسی:
cold-blooded, indifferent, coldblooded, calm, lenient, easy-going, laid-back, level, cool, coolheaded, impassive, imperturbable, nerveless, nonchalant, quiet, serene, unconcerned, unruffled, unflappable

لغت نامه دهخدا

خون سرد. [ س َ ] ( ص مرکب ) صفت عمومی تمام جانورانی است که دمای بدن آنها ثابت نیست و از تغییرات دمای محیط پیروی می کند. ( فرهنگ اصطلاحات علمی ). || جانوری که با سرد شدن هوابخواب می رود و از حرکت می ایستد تا دوباره هوا گرم شود. || آنکه زود خشمگین نگردد. آنکه زود از جای بدر نرود. ( یادداشت مؤلف ). مقابل خون گرم. || حلیم. بردبار. شکیبا. مقابل خون گرم. || بی غیرت. بی حمیت. لاقید. بی رگ. بیقید. || آنکه دیر دوستی کند. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که اعصابش را در اختیار دارد و زود خشمگین نشود بردبار آرام.

فرهنگ معین

(سَ )(ص مر. ) ۱ - بردبار، کسی که زود خشمگین نشود. ۲ - جانوری که حرارت بدنش با حرارت محیط تغییر می کند. مانند بعضی از خزندگان .

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ خون گرم] (زیست شناسی )
۲. [عامیانه، مجاز] ویژگی کسی که زود خشمگین نمی شود، بردبار، متین، آرام.

واژه نامه بختیاریکا

مجوش؛ گُت

دانشنامه عمومی

خونسرد (کمیک). خونسرد ( به انگلیسی: Coldblood ) ( اریک سالوین ) یک شخصیت تخیلی و ابرتبه کارانه در کتاب های کامیک می باشد. این کاراکتر به دست داگ موئنچ و پائول گولاسی خلق شده و در مارول کمیکس تقدیم می کند ( سری اول ) شماره ۲۶ام ( اوت ۱۹۸۹ ) معرفی شد.
جدا از کتاب های کامیک، شرکت مارول از خونسرد در دیگر کالاهای خود از جمله پوشاک، اسباب بازی، ورق بازی، انیمیشن های تلویزیونی و بازی های رایانه ای استفاده کرده است.
جیمز بج دیل نقش اریک سالوین را در فیلم سینمایی مرد آهنی ۳ ( ۲۰۱۳ ) بازی کرده است. [ ۱]
عکس خونسرد (کمیک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

imperturbable (صفت)
ساکت، تزلزل ناپذیر، ارام، خونسرد

cool (صفت)
سرد، خنک، خونسرد

cool-headed (صفت)
خاطر جمع، خونسرد

cold-blooded (صفت)
بی عاطفه، خونسرد

composed (صفت)
ارام، مصنف، خونسرد، ترکیب شده، مرکب

dispassionate (صفت)
خونسرد، بی غرض، بی طرف، بی تعصب

cold-livered (صفت)
خونسرد

even-tempered (صفت)
خاطر جمع، خونسرد

self-possessed (صفت)
ارام، خونسرد، خود دار، متین

فارسی به عربی

غیر منفعل , هادی , ودیع

پیشنهاد کاربران

آدم خونسرد، به معنی فردی که ذاتا و ازنظرساختار خصوصیتی ، اتفاق وحادثه وموضوع تاسف باری بر او اثر نمیکند یعنی عین خیالش نیست وبا تمام وجودمتاثر نمیشودوانگاراتفاقی نیفتاده ، خب بی انصاف، بی عاطفه نامهربان ، قدر نشناس، محکم ، راحت ، بی اهمیت ، خشک هم معنا میشود.
Laid back
بی تفاوت ، خنثی، بی توجه ، بی علاقه، یکسان انگار
خونسرد یعنی در هر شرایطی آرامش دارد وصبور است
بی خیال، با آرامش
آرام
صبور
صبوری

خون سرد : ( آرام ) .

صبور
آرام
متین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس