خون ستان

لغت نامه دهخدا

خون ستان. [ س ِ ] ( نف مرکب ) خون ستاننده. || حجام. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

خون ستاننده یا حجام

پیشنهاد کاربران

بپرس