دیکشنری
مترجم
بپرس
خون راه افتادن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خون راه افتادن. [ اُ دَ ] ( مص مرکب ) جنگ و نزاع برپا خاستن. خونریزی واقع شدن.
فرهنگ فارسی
جنگ و نزاع بر پا خاستن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها