خون در جگر کردن. [ دَ ج ِ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از رنج و تعب فراوان دادن : بس خون که کند در جگر گوشه نشینان این کنج لب و کنج دهانی که تو داری.
صائب ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
کنایه از رنج و تعب فراوان دادن
پیشنهاد کاربران
به استغنا توان خون در جگر کردن نکویان را ولی از دیدنش می گردد استغنا فراموشم