دیکشنری
مترجم
بپرس
خون حلال
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خون حلال. [ ح َ ] ( ص مرکب ) خون مباح. ( آنندراج ). آنکه ریختن خون او جایز است.
فرهنگ فارسی
خون مباح آنکه ریختن خون او جایز است .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها