خون جاری ساختن

مترادف ها

shed (فعل)
ریختن، افکندن، پوست ریختن، جاری ساختن، خون جاری ساختن، برگ ریزان کردن، انداختن، افشاندن

فارسی به عربی

سقیفة

پیشنهاد کاربران

بپرس