خون به جگر شدن

پیشنهاد کاربران

خون به جگر شدن:
رنج و اندوه بسیار دیدن، رنج بسیار بُردن، بار رنج و اندوه فراوان کشیدن ( از دست عزیزان ) ، متحمل تشویش یا اضطراب و نگرانی بسیار شدن ( به خاطر عزیزان )
شرح و توضیح:
�جگر� و �دل� از تعابیری است که برای اشاره به عزیزان، معشوق، نزدیکان، فرزندان و یا دیگر کسانی به کار می رود که شخص بدانها محبت و علاقه بسیار دارد. چنانکه �جگر گوشه�، �جگر پاره�، �جگر بند� کنایه از فرزند یا شخص که محبوب گوینده است. تعبیر �خون به جگر شدن� یا تعبیر مشابه دیگر �خون به دل شدن� برای بیان رنج، اندوه، عذاب و یا تشویش و نگرانی بسیار زیادی به کار می ورد که به کسی از ناحیه عزیز ، معشوق یا محبوب وی وارد می آید. چنانچه، کسی که رنج و اندوه از سوی او آمده برای شخص آسیب دیده عزیز و محبوب نبوده و انتظار خوبی از وی نمی داشته معمولاً چنین تعبیری به کار نمی رود.
...
[مشاهده متن کامل]

گاهی می بینیم تعبیر خون به جگر شدن درباره فلک، گنبد مینایی ( عالم هستی ) و مانند آن نیز به کار رفته است. در این موارد می توان این توضیح را ارائه داد که میل شدید و فطری انسان به هستی ( وجود داشتن ) و زندگی خوب و خوش در این جهان و بر خلاف آن دیدن جور و جفا، ظلم و نابسامانی در جهان و ناپایداری حیات علت به کار رفتن تعبیر خون به جگر شدن است. در واقع زندگی نیز مورد علاقه بود است. همچنین ممکن است بگوییم در اینجا اشاره به عالم هستی یا فلک و غیره در واقع استعاره یا کنایه از مردم جهان است که شخص ممکن است ابتدا انتظار نیکو از آنان داشته ولی از ایشان جفا و بی مهری می بیند و از همین روست که تعبیر خون به جگر شدن را به کار برده است. توضیح دیگر این است که بگوییم در اینجا علت به کار بردن این تعبیر درباره �فلک� و �قضا و قدر� این بوده که اینها را مقصر جدایی از محبوبان و عزیزان دانسته است.
نه من دلشده از دست تو خونین جگرم - کز غم عشق تو پر خون جگری نیست که نیست ( حافظ )
گویند سنگ لَعل شود در مقامِ صبر - آری شود، ولیک به خونِ جگر شود ( حافظ )
بیم آن است که در خون جگر غرق شویم - بسکه بر خاک درت خون جگر می ریزیم ( عراقی )
زین دایره ی مینا خونین جگرم، مِی ده - تا حل کنم این مشکل در ساغرِ مینایی ( حافظ )

بپرس