خون بر کسی نماندن. [ ب َ ک َ ن َ دَ ] ( مص مرکب ) ضعیف شدن بسیار. ( آنندراج ) : در ساغر رقیب می لاله گون مبادخونم برو نماند که بر روش خون مباد.شانی تکلو ( از آنندراج ).