خون بر برف ( به انگلیسی: Blood on Snow ) خون بر برف از آثار یو نسبو در سال ۲۰۱۵ به نروژی منتشر شد. ترجمه انگلیسی این اثر نیز همان سال و در سال ۱۳۹۵ به فارسی نیما م. اشرافی در نشر چترنگ در ایران منتشر شده است. [ ۱]
خون بر برف بخش نخست رمان خورشید نیمه شب است، اما از لحاظ موضوعی مستقل از آن است و تنها اشتراک شخصیت های «فیشر من» و «هافمن»، سردمداران قاچاق و توزیع. در نروژ، هستند. [ ۲]
روایت در کشور نروژ، کریسمس سال ۱۹۷۷ اتفاق می افتد. «اولاف یوهانسن» راوی و شخصیت ضدقهرمان رمان است. او حسابرس، «دانیل هافمن» از قاچاقچیان و توزیع کنندگان مواد مخدر در نروژ است ( از هافمن پول می گیرد تا حساب بدهکارانش را برسد ) . هافمن متوجه می شود همسرش ( کُرینا ) به او خیانت می کند، پس به اولاف چندین برابرِ همیشه پول می دهد تا همسرش را بکشد. اولاف اتاقی در هتلی روبه روی خانهٔ هافمن کرایه می کند تا چند روز زن هافمن را زیر نظر بگیرد و در بهترین زمان ممکن او را بکشد و اتفاق های دیگری در ادامه روایت رقم می خورد. [ ۳]
رمان برف بر خون نیز، مانند خورشید نیمه شب، اغلب موجز و بی پیرایه است، اما آنجا که شخصیت اصلی ضدقهرمان و در ضمن راوی خوش قلب، اولاف یوهانسن، درونیات خود را بازگو می کند، نثر داستان پرشور و شاعرانه می شود. در این رمان نیز خواننده با پیرنگ سرراست مواجه است و به رسم داستان های نوآر، همگام با اولاف به کنه شخصیت های دیگر، گذشته اولاف و احساسات و ضعف ها و انگیزه های او پی می برد. [ ۴] [ ۵]
• فضای داستان در روزهای برفی اسلو روایت می شود. تصاویر دقیق و جزئیات بسیاری که نسبو با کلمات به تصویر می کشد، این رمان را به یکی از سینمایی ترین آثار او بدل کرده است. روایت آن، روان است و می توان کتاب را در یک وعده عصرگاهی خواند. [ ۶]
• خون بر برف را می توان جزو سینمایی ترین آثار نسبو به شمار آورد، زیرا توصیف های وی از کنش ها و شخصیت ها یادآور فیلم های گنگستریِ دهه های سی و چهل، وسترن های اسپاگتیِ دههٔ شصت میلادی، ملودرام های اجتماعی جنایی و به ویژه فیلم های تارانتینو است. خون بر برف را می توان جزو سینمایی ترین آثار نسبو به شمار آورد، زیرا توصیف های او از کنش ها و شخصیت ها یادآور فیلم های گنگستری دهه های سی و چهل، وسترن های اسپاگتی دهه شصت میلادی، ملودرام های اجتماعی جنایی و به ویژه فیلم های تارانتینو است. در این رمان نسبتاً کوتاه که حتی می توان آن را در یک نشست خواند، صحنه های نفس گیر روایت را به پیش می برد و مخاطب همسفر راوی از همه چیز بریده می شود تا به دنیای زیرزمینی مخوف اسلو سرک بکشد و دربارهٔ عشق و مرگ به تأمل بپردازد. [ ۷]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفخون بر برف بخش نخست رمان خورشید نیمه شب است، اما از لحاظ موضوعی مستقل از آن است و تنها اشتراک شخصیت های «فیشر من» و «هافمن»، سردمداران قاچاق و توزیع. در نروژ، هستند. [ ۲]
روایت در کشور نروژ، کریسمس سال ۱۹۷۷ اتفاق می افتد. «اولاف یوهانسن» راوی و شخصیت ضدقهرمان رمان است. او حسابرس، «دانیل هافمن» از قاچاقچیان و توزیع کنندگان مواد مخدر در نروژ است ( از هافمن پول می گیرد تا حساب بدهکارانش را برسد ) . هافمن متوجه می شود همسرش ( کُرینا ) به او خیانت می کند، پس به اولاف چندین برابرِ همیشه پول می دهد تا همسرش را بکشد. اولاف اتاقی در هتلی روبه روی خانهٔ هافمن کرایه می کند تا چند روز زن هافمن را زیر نظر بگیرد و در بهترین زمان ممکن او را بکشد و اتفاق های دیگری در ادامه روایت رقم می خورد. [ ۳]
رمان برف بر خون نیز، مانند خورشید نیمه شب، اغلب موجز و بی پیرایه است، اما آنجا که شخصیت اصلی ضدقهرمان و در ضمن راوی خوش قلب، اولاف یوهانسن، درونیات خود را بازگو می کند، نثر داستان پرشور و شاعرانه می شود. در این رمان نیز خواننده با پیرنگ سرراست مواجه است و به رسم داستان های نوآر، همگام با اولاف به کنه شخصیت های دیگر، گذشته اولاف و احساسات و ضعف ها و انگیزه های او پی می برد. [ ۴] [ ۵]
• فضای داستان در روزهای برفی اسلو روایت می شود. تصاویر دقیق و جزئیات بسیاری که نسبو با کلمات به تصویر می کشد، این رمان را به یکی از سینمایی ترین آثار او بدل کرده است. روایت آن، روان است و می توان کتاب را در یک وعده عصرگاهی خواند. [ ۶]
• خون بر برف را می توان جزو سینمایی ترین آثار نسبو به شمار آورد، زیرا توصیف های وی از کنش ها و شخصیت ها یادآور فیلم های گنگستریِ دهه های سی و چهل، وسترن های اسپاگتیِ دههٔ شصت میلادی، ملودرام های اجتماعی جنایی و به ویژه فیلم های تارانتینو است. خون بر برف را می توان جزو سینمایی ترین آثار نسبو به شمار آورد، زیرا توصیف های او از کنش ها و شخصیت ها یادآور فیلم های گنگستری دهه های سی و چهل، وسترن های اسپاگتی دهه شصت میلادی، ملودرام های اجتماعی جنایی و به ویژه فیلم های تارانتینو است. در این رمان نسبتاً کوتاه که حتی می توان آن را در یک نشست خواند، صحنه های نفس گیر روایت را به پیش می برد و مخاطب همسفر راوی از همه چیز بریده می شود تا به دنیای زیرزمینی مخوف اسلو سرک بکشد و دربارهٔ عشق و مرگ به تأمل بپردازد. [ ۷]

wiki: خون بر برف