خون الوده کردن

لغت نامه دهخدا

( خون آلوده کردن ) خون آلوده کردن. [ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب )آغشته کردن بخون. لکه دار کردن بخون. خونین ساختن.

پیشنهاد کاربران

بپرس