خون از بینی ام

لغت نامه دهخدا

( خون از بینی آم••• ) خون از بینی آمدن. [ اَ م َ دَ ] ( مص مرکب ) خون از بینی کسی روان شدن. رعاف. ( یادداشت مؤلف ).
- خون از بینی کسی نیامدن ؛ آزاری به کسی در واقعه و حادثه ای نرسیدن.

پیشنهاد کاربران

بپرس