خوقاء
لغت نامه دهخدا
- بئر خوقاء ؛ چاه فراخ. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
- مفازة خوقاء ؛ بیابان فراخ.
|| گرگین. ( منتهی الارب ).
- ناقة خوقاء ؛ شتر ماده گرگین. ( منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید