خوفته

لغت نامه دهخدا

خوفته. [ ت َ/ ت ِ ] ( ن مف ) خفته. خوابیده. ( املاء دیگر کلمه خفته ) : تا بعد از یک چندی شبی در خانه خوفته بود از روزن شکل دختری نزول کرد. ( جهانگشای جوینی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس