خوشحال کردن


معنی انگلیسی:
exhilarate, delight, gladden, rejoice, to make happy, to give joy or pleasure(to)

مترادف ها

please (فعل)
سرگرم کردن، خوشحال کردن، خشنود ساختن، لطفا، دلپذیر کردن، کیف کردن

joy (فعل)
خوشی کردن، خوشی دادن، شادی کردن، خوشحال کردن، مشعوف ساختن، لذت بردن از

gladden (فعل)
خوشحالی کردن، خرسند کردن، خوشی دادن، خوشحال کردن، خوشنود کردن، شاد شدن، خشنود ساختن، مشعوف ساختن

make happy (فعل)
خوشحال کردن

make glad (فعل)
خوشحال کردن

فارسی به عربی

افرح

پیشنهاد کاربران

بی غم کردن . [ غ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خوشحال کردن . شادمان ساختن . بی اندوه کردن :
بکوشید تا رنجها کم کنید
دل غمگنان شاد و بی غم کنید.
فردوسی .
بیا تا که دل شاد و خرم کنیم
روان را بنخجیر بی غم کنیم .
فردوسی .
fill one with delight
Please

بپرس