خوش گداز. [ خوَش ْ / خُش ْ گ ُ ] ( نف مرکب )آنکه به سهولت گدازد. ( یادداشت مؤلف ) : در دست فراق زرگر توچون نقره خوش گداز گشتم.سیدحسن غزنوی.