خوش پیچمانی. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( حامص مرکب ) صاحب سلیقگی : تو گر خوش پیچمانی غارت دلها توانی کردچه مطلب همچو گل دستار او خالی بسر پیچی.میرزامنشی ( از آنندراج ).