لغت نامه دهخدا
- خوشنما نبودن ؛ در انظار خوب نبودن. مخالف آداب نیک و اخلاق حسنه بودن. خوشایند نبودن.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. خوش منظره.
دانشنامه عمومی
خوش نما (سرده). خوش نما ( نام علمی: Rhaponticum ) نام یک سرده از تیره کاسنیان است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: خوش نما (سرده)
دانشنامه آزاد فارسی
مترادف ها
جاذب، جالب، دلربا، خوش نما، فریبنده، مورد توجه، دلکش، کشنده
جذاب، خوش نما
پسندیده، خوب، خوشایند، دلپذیر، مطبوع، خوشحال، خوش نما، باصفا، خوش، خوش مشرب، نیکو، مورد پسند
ظاهر نما، خود نما، خوش نما، ظاهری، زرق و برق دار، پر جلوه
براق، خوش نما، صاف، صیقلی، جلا دار
خوب، خوش نما، قشنگ، شکیل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
خوش نما
معنی:�آراسته، ظاهر خوش�
معنی:�آراسته، ظاهر خوش�
معنی
خوشنما: زیبا
متضاد
خوشنما: زیبا
ولی فک کنم متضادش زیبا هم میشه اما مطمئن نیستم
خوشنما: زیبا
متضاد
خوشنما: زیبا
ولی فک کنم متضادش زیبا هم میشه اما مطمئن نیستم
مجید علیائی
جواب . پیراستن
جواب . پیراستن
براق
رعنا
زیبا آراسته چیزی که ظاهر خوبی دارد
خوش نما: زیبا ـ، آراسته، چیزی که ظاهرش خوشایند باشد.
کلمه : خوش نما
معنی :قشنگ
مخالف : زشت
معنی :قشنگ
مخالف : زشت
مخالف
زیبا و آراسته
زیبا ، اراسته ، قشنگ
موزون، برازنده
یعنی خوش منظره ودلپذیر
خوش ظاهر
زیبا ، قشنگ، خوشگل
زیبا واراسته
قشنگ
زیبا، آراسته، چیزی که ظاهرش خوشایند باشد.
ظاهر قشنگ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)