خوش نعل

لغت نامه دهخدا

خوش نعل. [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ] ( ص مرکب ) مقابل بدنعل. صفت اسبی است که به آسانی نعل بر پای وی توان بست. || سمی که بهر نعلی زود خورد.

فرهنگ فارسی

مقابل بد نعل صفت اسبی است که به آسانی نعل بر پای وی توان بست .

پیشنهاد کاربران

بپرس