خوش منزل

لغت نامه دهخدا

خوش منزل. [ خوَش ْ/ خُش ْ م َ زِ ] ( ص مرکب ) آنکه از طرف سلاطین و امراءپیشتر رود و جا برای فروکش خوش کند. ( آنندراج ) : پیشخانه داران سرکار جهان مدار با خوش منزلان سبقت شعار کوچ هر منزلی به بارگاه عظمت دستگاه بیارایند.( نعمت اﷲخان عالی در بهادرشاه به نقل از آنندراج ).

خوش منزل. [خوَش ْ / خُش ْ م َ زِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری گناباد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد واقع در ۱۸ هزار گزی جنوب خاوری گناباد .

پیشنهاد کاربران

بپرس