دیکشنری
مترجم
بپرس
خوش لهجگی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خوش لهجگی. [ خوَش ْ / خُش ْ ل َ ج َ / ج ِ ] ( حامص مرکب ) خوش زبانی. درهم نبودگی کلام. مطبوعی سخن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها