خوش قول
/xoSqowl/
مترادف خوش قول: خوش پیمان، خوش عهد، صادق الوعد، وفادار
متضاد خوش قول: بدقول
برابر پارسی: خوش پیمان
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
صریح، دقیق، بموقع، خوش قول، نقطه نقطه، نقطه دار، معنی دار، نیش دار، وقت شناس، ثابت در یک نقطه، نقطه مانند، لایتجزی، نکته دار، با ذکر جزئیات دقیق، اداب دان
خوش قول
خوش قول
خوش قول
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
صاحب قول بودن ؛ صادق الوعده بودن. وفادار بودن. وفا به عهد کردن. وفا به وعد کردن.