خوش قلبی


مترادف خوش قلبی: خوش ذاتی، خوش فطرتی، نیک سرشتی، نیک نفسی، نیک نهادی، نیکونهادی

متضاد خوش قلبی: بدذاتی، بدنفسی

معنی انگلیسی:
good intention, kind-heartedness, goodheartedness

لغت نامه دهخدا

خوش قلبی. [ خوَش ْ / خُش ْ ق َ ] ( حامص مرکب ) خوش طینتی. خوش جنسی. مقابل بدقلبی.

فرهنگ فارسی

خوش طینتی خوش جنسی

مترادف ها

amiability (اسم)
خوشایند، خوش رویی، مهربانی، خوش قلبی، دلپذیری، شیرینی

kindness (اسم)
مهربانی، محبت، خوش قلبی، خدمت، مروت، خوبی، لطف، مرحمت

charity (اسم)
صدقه، خیرات، خوش قلبی، دستگیری، نیکوکاری

large-heartedness (اسم)
خوش قلبی

پیشنهاد کاربران

بپرس