خوش قریحه
/xoSqarihe/
مترادف خوش قریحه: باذوق، ذوقمند، خوش طبع، ظریف طبع
متضاد خوش قریحه: بدقریحه، بی ذوق، کج ذوق
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
مستعد، باهنر، نعمت خدا داده، خوش طبع، خوش ذوق، خوش قریحه، درون داشت
خوش طبع، خوش ذوق، پیشکشی، خوش قریحه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید