خوش ظاهر

/xoSzAher/

معنی انگلیسی:
dressy, glossy, good-looking, goodly, seemly, outwardly good

لغت نامه دهخدا

خوش ظاهر. [ خوَش ْ / خُش ْ هَِ ] ( ص مرکب ) آنکه ظاهر آراسته دارد. مقابل بدظاهر. || کنایه از بدجنس : فلانی خوش ظاهر و بدباطن است.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که درای ظاهر آراسته باشد مقابل خوش باطن نیکو باطن .

فرهنگ عمید

دارای ظاهر آراسته و نیکو.

مترادف ها

well-favored (صفت)
زیبا، خوشگل، خوش ظاهر، خوش ترکیب

well-favoured (صفت)
زیبا، خوشگل، خوش ظاهر، خوش ترکیب

trumpery (صفت)
زرق و برق دار، خوش ظاهر، نادان فریب

outwardly good (صفت)
خوش ظاهر

پیشنهاد کاربران

خوش نمود. [ خوَش ْ / خُش ْ ن ُ/ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) خوش جلوه . خوش ظاهر. خوب منظر.

بپرس